loading...

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

بازدید : 2
سه شنبه 22 بهمن 1403 زمان : 7:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

کانون شورشییک ایده موفق همگام و همراه با توده اجتماعی بواسطه فرمانده ارنستو چه گوارا از شخصتیهای انقلاب کوبا برای احقاق حقوق شهروندی علیه فقروگرسنگی و استثمار بود که خود قهرمانانه جان دراین راه بنهاد و بر حقانیت راهش گواهی داد.
و اما فرقه ورشکسته رجوی مابعد چهاردهه جنایت و خیانت علیه مردمان ایران و نیروهای تشکیل دهنده اغفال شده خود، درشرایطی که رهبرش مرده یا مفقود شده است، با شعار دروغین وفریبنده سرنگونی با یک فقره عقب نشینی مفتضح ازمرحله مضحک سرنگونی به رجزخوانی جدیدی بنام کانون شورشیمتوسل شده است تا چند صباحی دیگرنیروهای بریده ومستاصل خود را بفریبد ودراسارت نگهدارد وگرنه این شعارتوخالی بی مسما هم سبب خنده ایرانیان شده است.

رجویها اینبار با خراب کردن ایده و چهره چه گوارا درمقطع جشن چهارشنبه سوری درپیش روی، در منتهای انزوی اجتماعی با بزک کردن اسم بی مسمای کانون شورشیدرفضای مجازی وسایت‌های نخ نمای خود فعال شدند و چون دیدند ایرانیان فهیم به مضحکه آنان با نگاه” تو یکی خفه” به سخره گرفتند، مفتضحانه مدعی شدند که” ما نگفتیم که ایران ونظام آن درجشن چهارشنبه سوری امسال سرنگون میشود بلکه مدعی هستیم کانون‌های شورشی راه سرنگونی را هموارخواهند کرد و به سرنگونی ما بعد چهاردهه امیدوار شده ایم …..”
جشن چهارشنبه سوری امسال هم به خیروخوشی و در امنیت کامل در میان ایرانیان سپری خواهد شد و روسیاهی زمستان به ذغال خواهد نشست و فرقه رجوی موسوم به مجاهدین هم چونان سرفصلهای پیشین بور و رسوا خواهند شد و در حضیض ذلت و خواری با آرزوهای پنبه دانه خود در آغوش بیگانگان جای خواهند گرفت و به حیات خفیف و خائنانه خود ادامه خواهند داد.

پوراحمد

منبع:
https://www.nejatngo.org/fa/posts/29512

بازدید : 3
سه شنبه 22 بهمن 1403 زمان : 7:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

ماجرای اعدام منافقین در سال ۱۳۶۷ چیست؟ چرا تعدادی از منافقین در تابستان ۶۷اعدام شدند؟ آیا اعدام‌ها قانونی بود؟ تعداد منافقینی که اعدام شدند چقدر است؟

اینها سوالاتی است که هر ساله در چنین روزهایی برای آن دسته از افرادی که دهه شصت را درک نکرده‌اند مطرح می‌شود. خصوصاً پس از آنکه در تابستان سال ۱۳۹۵ صوت سخنان انتقادی مرحوم منتظری از اعدام منافقین از سوی فرزندش منتشر شد و رسانه‌های ضدانقلاب توانستند با موج سواری و فضاسازی علیه جمهوری اسلامی‌ایران، تا حدودی فضا را غبارآلود کنند.

علاوه‌بر این، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ نیز شاهد بودیم که رقبای آیت‌الله رئیسی به مدد رسانه‌های خارج‌نشین، با به میان کشیدن بحث اعدام‌های سال ۶۷ و برچسب زنی به آیت‌الله رئیسی، عملکرد او در برخورد با منافقین را زیر سوال ببرند. حتی حسن روحانی نیز در ایام تبلیغات انتخاباتی در جمع حامیان خود در ارومیه با کنایه به آیت‌الله رئیسی گفت: مردم کسانی را که فقط زندان و اعدام بلدند را نمی‌خواهند.

گرچه طی چند سال گذشته شبه افکنی‌های منافقین و رسانه‌های خارج نشین بارها پاسخ داده شده، اما تکرار هر ساله ادعاهای نخ نما شده از سوی این رسانه‌ها، هر قلم و رسانه آزاده‌ای را وا می‌دارد که برای جلوگیری از تحریف تاریخ، به این ادعاها پاسخ دهد.

به گزارش رجانیوز ، به طور کلی اصلی ترین شبهاتی که پیرامون اعدام‌های سال 67 می‌شود، درباره قانونی بودن یا نبودن محاکمه اعضای سازمان مجاهدین خلق(که در زمان حمله این گروه به ایران و عملیات مرصاد، در زندان به سر می‌بردند) و تعداد اعدام شده‌ها است.

فروغ جاویدان و شکست منافقین

مرداد ماه ۱۳۶۷، یگان‌های ارتش آزادی بخش منافقین با پشتیبانی و حمایت لجستیکی ارتش بعث عراق، از مرزهای غربی ایران وارد کشور شده و با انبوه تانک‌ها و نفربرها و جیپ‌ها، پس از اشغال شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب و اسلام‌آباد غرب و ارتکاب جنایت در این مناطق، راهی کرمانشاه شدند تا پس از تصرف این شهر و سپس همدان، به پایتخت حمله کنند.

سازمان مجاهدین خلق به تنهایی نمی‌توانست تا عمق ۱۴۵ کیلومتری ایران نفوذ کند. به دلیل حمله هم‌زمان ارتش بعث به مناطق جنوبی، بخش عمده‌ای از توان نظامی‌کشور در جبهه‌های جنوب غربی مشغول دفع تهاجم عراق بودند و از همین رو ارتش آزادی بخش منافقین توانست بدون مشکل خاصی، به سرعت تا سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب پیشروی کند.

شورش همزمان در زندانها

همزمان با ورود سازمان مجاهدین خلق به خاک کشور، حادثه‌ دیگری نیز در درون زندان‌های کشور در شرف وقوع بود. طبق برنامه ریزی مرکزیت سازمان، قرار بود که پس از تهاجم ارتش آزادی بخش به مرزهای غربی و تصرف هر شهر، منافقین زندانی در شهرهای اشغال شده نیز به مهاجمین ملحق شوند تا ارتش آزادی بخش برای تصرف دیگر شهرها قدرت بیشتری داشته باشد. زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان همدان، زندان چوبین‌ قزوین و در آخر زندان اوین تهران از جمله زندان‌هایی بودند که قرار بود مورد حمله منافقین قرار گرفته و اعضای زندانی این سازمان آزاد شوند.

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

نقشه زندان چوبین قزوین

اما با مقابله یگان‌های ارتش و سپاه پاسداران در تنگه چهارزبر با ارتش آزادی بخش و شکست منافقین، این نقشه به مرحله اجرا نرسید. با این حال شبکه زندانیان این سازمان بی خبر از اتفاقات بیرون، به امید پیوستن به گروه، در داخل زندان‌ها دست به شورش زدند.

عملیات مرصاد به روایت یک عراقی/ منافقین قرآن و سجاده را بمب‌گذاری ...

تجهیزات منهدم شده منافقین در عملیات مرصاد

مروری بر شکست منافقین در عملیات مرصاد

تجهیزات منهدم شده منافقین در عملیات مرصاد

مرصاد در آینه ادبیات و هنر - ایرنا

منافقین کشته شده در عملیات مرصاد

یادواره عملیات مرصاد برگزار می‌شود - ایسنا

منافقین کشته شده در عملیات مرصاد

حکم امام خمینی(ره)

پس از پیروزی عملیات مرصاد و آرام شدن اوضاع، امام خمینی طی نامه‌ای ضمن محارب خواندن منافقین، دستور محاکمه اعضایی که همچنان از سازمان حمایت می‌کردند و دشمنی خود با جمهوری اسلامی‌را علناً فریاد می‌زدند را صادر کردند.

نامه امام خمینیبدین شرح است: از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی‌تا کنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجت‌الاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده‌ای از وزارت اطلاعات می‌باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین‌طور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می‌باشد، رحم بر محاربین ساده‌اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی‌است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد. والسلام.

تشکیل هیئت‌های سه نفره

پس از صدور حکم امام خمینی، هیئت‌های سه‌نفره‌ای متشکل از حاکم شرع، نماینده دادستانی و نماینده وزارت اطلاعات کار خود را برای بازجویی مجدد از منافقین داخل زندان آغاز کردند.

همانطور که در ابتدا آمد، یکی از اصلی‌ترین شبهاتی که جریان ضدانقلاب در همراهی با منافقین و در ارتباط با اعدام‌های ۶۷ مطرح می‌کنند، این است که محاکمه و اعدام اعضای زندانی سازمان، غیر قانونی بوده است.

اولاً باید گفت که هر جرمی‌برای خودش، محاکمه‌ای جداگانه دارد و منافقینی هم که در زمان حمله ارتش آزادی بخش به ایران، در زندان بودند، به جرم همراهی با نقشه سازمان برای شورش و اصرار بر مواضع خود مبنی بر دشمنی علیه جمهوری اسلامی‌محاکمه شدند.

علاوه بر این، طبق نظر مراجع که برگرفته از قرآن کریم است، کسانی که علیه نظام اسلامی‌دست به سلاح برده و مردم را به شهادت می‌رسانند، محارب بوده و حکم محارب نیز اعدام است.

در ثانی، اغلب زندانیانی که در تابستان سال ۶۷ به جرم محاربه علیه نظام اسلامی‌مجازات شدند، آنقدر علیه جمهوری اسلامی‌کینه داشتند که حتی از فیلتر هیئت‌های عفو مرحوم منتظری نیز نتوانستند عبور کنند و به معنای حقیقی کلمه منافق بودند.

ماجرای هیئت‌های عفو مرحوم منتظری چه بود؟

در سال ۱۳۶۵، مرحوم منتظری بنابه تأثیرپذیری از اعضای بیت ‌اش که با منافقین در ارتباط بودند و خبرهای کذبی را در ارتباط با شکنجه زندانیان به وی می‌رساندند، از امام خمینی(ره) اجازه می‌گیرد که به وضعیت زندانیان رسیدگی کند.

از همین رو با تشکیل هیئت‌های عفو، شروع به آزاد کردن منافقین زندانی می‌کند. مرحوم منتظری در خاطراتش به این موضوع اشاره کرده و می‌نویسد: به امام گفتم من این مسئولیت را قبول می‌کنم به یک شرط و آن اینکه اگر گفتند فلانی دارد تندتند افراد را آزاد می‌کند، شما مبادا یک چیزی در بین جمعیت بگویید یا بنویسید. شما اگر نظری و مطلبی دارید به خودم بفرمایید.

نتیجه عملکرد هیئت عفو مرحوم منتظری این می‌شود که بسیاری از منافقین زندانی، با توبه‌های نمایشی که دیکته شده مرکزیت سازمان بود، از زندان آزاد شده و به اردوگاه اشرف ملحق می‌شوند و جالب آنکه تعداد قابل توجهی از کشته شدگان سازمان در عملیات مرصاد نیز از بین همین آزاد شدگان بودند.

پس به این نتیجه می‌رسیم که اعضای زندانی سازمان که پس از عملیات مرصاد محاکمه و اعدام شدند، به معنای حقیقی کلمه منافق و تروریست بودند که هیئت‌های عفو مرحوم منتظری نیز نتوانسته بود آزادشان کند.

آمار سازی کذب منافقین

دومین شبهه‌ نخ نما شده‌ای که هر ساله گروه تروریستی سازمان مجاهدین خلق در چنین ایامی‌روی آن مانور می‌دهند، تعداد منافقینی است که پس از عملیات مرصاد اعدام شدند.

هر سالی که از اعدام‌های تابستان ۶۷ می‌گذرد، آمار اعدامی‌ها نیز توسط سازمان منافقین بیشتر می‌شود. در سالهای ابتدایی طبق آمار مجهول این سازمان، ۲۸۰۰ نفر از اعضای زندانی اعدام شدند. در سالهای بعدی این عدد از ۲۸۰۰ نفر به ۳۸۰۰ تن رسید و در ادامه نیز به ترتیب به پنج هزار، ۱۰ هزار و امروز نیز به ۳۰ هزار نفر رسیده است!

بازمانده‌های سازمان مجاهدین خلق درحالی تعداد اعدامی‌ها را به ۳۰ هزار نفر رسانده‌اند که طی دو دهه گذشته، هیچگاه نام و نشان کاملی از اعضایی که مدعیِ اعدام شدنشان می‌شوند، منتشر نکرده‌اند.

به عبارتی دیگر، تعداد اسامی‌و مشخصاتی که سازمان مجاهدین خلق تحت عنوان اعدام شده‌های تابستان سال ۶۷ جمع آوری کرده و غالباً مجهول الهویه هستند، به پنج هزار نفر هم نمی‌رسد.

تعداد واقعی اعدامی‌ها چقدر است؟

دکتر محمدصادق کوشکی عضو هیئت علمی‌دانشگاه تهران و نویسنده کتاب تبار ترور(با موضوع بررسی کارنامه تروریستی سازمان منافقین) در گفتگویی که در شهریور سال ۹۷ با رجانیوز داشت، تعداد واقعی اعدام شدگان را نزدیک به ۵۰۰ نفر دانسته بود.

کوشکی در مصاحبه‌ای هم که اخیراً با مشرق داشت، گفت: وقتی منابع در دسترس و آمارهای اعلام‌شده از سوی زندان‌ها را هم بررسی کردم، باز به یک آمار زیر پانصد نفر رسیدم.

سازمان مجاهدین خلق خیال می‌کند که با چنین آمار سازی‌های مضحکی، می‌تواند بر جنایاتی که علیه مردم ایران مرتکب شده، سرپوش بگذارد.

حال آنکه به شهادت رساندن بیش از ۱۲ هزار نفر از مردم ایران، همکاری ۲۰ ساله با صدام و رژیم بعث و حمله به کشور، چیزی نیست که به همین راحتی‌ها از یاد مردم ایران پاک شود.

بازدید : 4
سه شنبه 22 بهمن 1403 زمان : 7:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

سیزدهمین جلسه رسیدگی به اتهامات سران مجاهدین خلق، روز سه شنبه 8 خرداد ماه برگزار شد.

در این جلسه یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلقمشاهدات عینی خود از خشونت و ترور سازمان بر علیه اعضا و مردم ایران در برهه‌های مختلف را با حضار در دادگاه به اشتراک گذاشت:

در مورد وحشت آفرینی و ترور و خشونت در سازمان مجاهدین خلقباید بگویم که نه منحصر به جمهوری اسلامی‌است و نه منحصر به یک مقطع خاص می‌شد.

وی که حدود ۲۲ سال در سازمان بوده است، گفت: آنها در اوایل انقلاب از خشونت استفاده میکردند. ابتدا با لشکرکشی خیابانی کار را شروع کردند و به همین دلیل تز مسعود رجوی این بود اگر هواداران آرام بیایند و آرم بروند، همان موقع دیده می‌شوند اما اگر کسی را کتک و آتش بزنند، تا ده روز دیگر هم اگر کسی از آنجا رد شود می‌دانند که نیروهای مجاهدین آنجا بودند و قدرت را بیشتر نشان می‌دهد.

وی گفت: آنها فکر میکردند با وحشت آفرینی و خشونت خود را بیشتر نشان می‌دهند و انسان‌های بیشتری از انقلاب را تلف میکنند. وقتی مسعود رجوی راه به جایی نبرد شروع به ترور کرد و این کار را از انقلاب شوروی گرفته بود. این موضوع همیشه در ذهن مسعود رجوی باقی مانده بود که باید قدرت را به هر طریقی با خشونت ادامه دهد.

وی افزود: بارها با مسعود رجوی مشاجره داشتم. مسئولیت‌های مختلفی در یگان‌ها و ستادهای اجتماعی در سازمان داشتم. بعد از اینکه ایران را ترک کردند، صدام زیر بال و پر آنها را گرفت. زمینه خشونت آنها منحصر به جمهوری اسلامی‌نمی‌شد و سودش را صدام حسین میبرد. تز خود مسعود رجوی بود که خشونت هوادار می‌آورد و قدرت را تثبیت میکند.

وی ادامه داد: آنها خمپاره‌ها را به دو نیم کرده و پیچ میکردند که ضریب خطایش بیشتر میشد و ممکن بود مردم عادی بمیرند و مسعود رجوی می‌گفت مهم نیست ما می‌خواهیم‌ جمهوری اسلامی‌که چهره مدنی می‌گیرد را به هم بزنیم و گشت‌ها مردم را بزنند و ببندند.

از کشیدن ناخن تا سوراخ کردن دندان با مته

وی که چهره‌اش مشخص نبود و فقط صدایش در دادگاه پخش می‌شد، گفت: مدت ۷ ماه زمانی که به من شک داشتند در زندان بودم و شکنجه ام‌ می‌کردند مانند کشیدن ناخن و سوراخ کردن دندان با دریل. با دریل دندانم را سوراخ کردند و سیم می‌کردند تا به عصب‌ها بخورد و اعتراف کنم که از اول مامور جمهوری اسلامی‌بودم. مسعود رجوی در سال ۷۳ بین اعضای خودش به تعدادی شک کرده بود و من تنها نبودم. حتی زندان‌های انفرادی ساخته بود و توالت‌های کوچک را زندان کرده بود و ما را سر و ته می‌کرد و ادرار می‌کردند و سیم بسته شده به گردنمان را شل می‌کرد تا غذایی را که روی توالت ریخته بودند به سرمان برسد و بخوریم. مسعود رجوی خیلی از نیروهای خودش را می‌کشت و صحنه سازی می‌کرد که خودشان مردند. مثلا جنازه را در ماشین می‌گذاشت و می‌گفت که ماشینش چپ کرده است. بهانه‌ای برای کشتن‌ها پیدا می‌کرد و لی ما را نمی‌توانست زیرا دلیلی نداشت و در اشرف زندانی بودیم.

وی ادامه داد: مسعود رجوی می‌گفت زندان‌های اروپا مثل هتل است، آنجا بروید، ما بهترین وکیل را برایتان می‌گیریم.

وی در پاسخ به این سوال قاضی که چطور تو را رها کردند و اظهاری نکردی؟ گفت: بهانه‌‌‌ای درست کردند و دو بار اعترافات الکی کردم ولی فهمیدند و دوباره شکنجه‌ها را ادامه دادند. بعد از اتمام شکنجه‌ها مسعود رجوی گفت ۷ ماه شما را تست کردیم و چون کاری نکرده بودید کارتان را ادامه دهید.

وی در پاسخ به این سوال قاضی که به رویه سابق برگشتید؟ گفت: خیر کارهای دیگر را انجام میدادم و سازمان نه اعتماد سابق را داشت و نه در جمع ما را قرار میداد و کارهای فردی می‌داد. ما بعد از آزادی یکسری نامه امضا کردیم که مشکلی نداریم و حق است که آنها به همه شک کنند.

وی گفت: من چیزی برای اعتراف نداشتم. وقتی اعتراف ساختگی می‌کردم در سلول انفرادی می‌انداختند و بعد بررسی می‌کردند و میگفتند ما را فریب دادی و با دمپایی و ریختن آب یخ شکنجه می‌دادند و نمی‌گذاشتند بخوابیم. ناخن‌ها را به صندلی می‌بستند و با چکش خاصی ضربه‌های متعددی به ناخن میزدند و ناخن می‌افتاد یا قابلمه مسی در سرم نگه می‌داشتند و در توالت بودم و شلنگ می‌گرفتند و مدت‌ها این کار را می‌کردند و بیشتر اعصاب خردکن بود. فقط به این جهت که به من و تعدادی شک کردند.

وی افزود: در خارج از کشور به اعضای جدا شده مثل من در فرانسه و آلمان و هلند حمله کردند و می‌خواستند مرا بکشند. خشونت و زدن بخشی از سیاستشان بود که اعضای جدا شده سکوت کنند و اگر بتوانند کسی را که کتک زدند و سکوت کرده پیروزی بیشتری است تا او را بکشند.

وی گفت: آنها حتی علیه خود این دادگاه در سیمای مجاهدین بنرهایی را آتش می‌زنند و می‌گویند این هم جواب ما به دادگاه. حتی گروه‌هایی مثل جیش الظلم را به عنوان ارتش عدالت نام می‌برند و از آنها تعریف می‌کنند.

بازدید : 926
جمعه 25 ارديبهشت 1399 زمان : 1:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

برای اپوزیسیونی که چهل سال از عمر پنجاه و اندی ساله خود را در خدمت به دشمنان وطنش گذرانده اینکه خلیج همیشه فارسرا با عبارت مجعول « خلیج عربی» بخوانند نه تنها انگیزه مخالفت و اعتراضی ایجاد نمی‌کند بلکه انفعالی توام با هراس ایجاد می‌کند.

بزرگترین خطای راهبردی مجاهدین خلق در طول تاریخ مبارزاتی اش همکاری با صدام حسیندشمن در حال جنگ با ایران بود. خطایی که غیر قابل بخشش است و کمتر نیروی اپوزیسیونی در طول تاریخ مرتکب شده و برچسب خیانتکار نخورده است. اما مجاهدین خلق نه تنها در صدد جبران این خطا برنیامد بلکه همواره در حال تکرار آن به روش‌های گوناگون است و هر روزه مصادیق خیانت به وطن در افعال و اقدامات آن‌ها بیشتر دیده می‌شود.

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

پس از سقوط صدام حسین، سران مجاهدین خلق مجبور بودند در میان دشمنان ایران به دنبال حامیان مالی و نظامی‌تازه باشند. بنابراین با اوج گرفتن فعالیت‌های لابی‌های مجاهدین خلق در آمریکا و خدمات آن‌ها در زمینه‌های جاسوسی و عملیاتی به اسرائیل، دایره خیانت‌های مجاهدین خلق از همدستی با صدام بسیار فراتر رفت. حذف شدن از فهرست تروریستی، دریافت آموزشهای نظامی‌و اطلاعاتی در صحرای نوادای آمریکا و قتل دانشمندان هسته‌‌‌ای ایران از پیامدهای این همکاری‌ها بود.

روابط دوستانه با عربستان سعودینیز که از زمان صدام حسین آغاز شده بود، ابعاد تازه‌‌‌ای پیدا کرد. حمایت‌های عربستان به عنوان رقیب منطقه‌‌‌ای ایران، به مجاهدین خلق همه جانبه بودند، از بارهای هندوانه که در تابستان برای پایگاه‌های مجاهدین خلق فرستاده می‌شد تا کامیون‌های حامل شمش طلا و ساعت رولکس که از عربستان سعودی برای مجاهدین خلق فرستاده می‌شد تا در بازارهای سیاه خاورمیانه و اروپا تبدیل به پول شوند. ( بر اساس مشاهدات اعضای جداشده)

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

چندی پیش که پمپئو وزیر امور خارجه امریکادر نشستی خبری عامدانه از لفظ خلیج عربی برای اطلاق به خلیج همیشه فارس استفاده کرد، موج واکنش‌های ایرانیان در سراسر جهان را به دنبال داشت. بسیاری از گروه‌های اپوزیسیون و چهره‌های اپوزیسیون با صدور بیانیه، انتشار نامه‌های سرگشاده و طرح دادخواست‌های اینترنتی علیه این اهانت پمپئو وارد عمل شدند، اما مطابق معمول مجاهدین خلق سکوت اختیار کردند.

این نخستین بار نیست که بی‌غیرتی مجاهدین خلق در برابر وطن از بیم از دست دادن حامیان مالی و سیاسی‌اش رخ می‌دهد، چنانچه در سال 1396 در مصاحبه علیرضا جعفر زاده با اسکای نیوز عربی رخ داد. جعفرزاده به عنوان نماینده مجاهدین خلق در این مصاحبه از کاربرد لفظ خلیج فارس پرهیز دارد و عافیت طلبانه از لفظ «خلیج» استفاده می‌کند و هنگامیکه مترجم آن را خلیج عربی ترجمه می‌کند، سکوت اختیار می‌کند.
این سکوت آن سکوتی نیست که سران مجاهدین خلق همواره در مقابل جنایت‌های اسرائیل علیه ملت فلسطین و یا در برابر کشتار زنان و کودکان یمنی توسط هواپیماهای سعودی اختیار می‌کنند –که آن هم در جای خود بسیار مقبوح است. اما سکوت در برابر لفظ مجعول «خلیج عربی»، سکوتی از سر خیانت است که مفهوم بسیار عمیقی دارد و کل ماهیت و تاریخ چهل ساله حیات مجاهدین خلق که خود را ارتش آزادی بخش خلق ایران می‌نامند، در سایه لطف دشمنان ملت ایران را زیر سوال می‌بردو روشن می‌کند که چرا مجاهدین خلق در میان ملت ایران هیچ پایگاهی ندارد و مورد نفرت و انزجار آن گروه از مردم هستند که آن‌ها را به خاطر می‌آورند.

مزدا پارسی

بازدید : 772
سه شنبه 22 ارديبهشت 1399 زمان : 22:32
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

” مرگ بر امپریالیسم ” زمانی زبانزد بود و سران سازمان ضد مردمی‌مجاهدین برای آنکه بتوانند با حیله و نیرنگ انقلاب مردمی‌کشورمان را بدست گیرند با چنین ترفندی پیش می‌رفتند و حتی اقدام به ترور مستشاران آمریکایی در اوایل انقلاب نمودند. البته ترورهای کور کورانه آنها بعد از آغاز جنگ مسلحانه بر علیه کشورمان که در داخل و خارج کشور بر علیه مردم عزیزمان انجام دادند بسیار بود که موید خوی درندگی آنها ست و هنوز هم با انجام رفتارهای غیر متعارف گویای آن می‌باشد .

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

سران سازمان ضد مردمی‌مجاهدین بعد از آنکه ارباب کوچک آنها یعنی صدام ملعون سقوط نمود و اوضاع مملکت عراق به نفع آنها نبود ، بدستور پدرخوانده که روزگاری مرگ آنها را میخواستند و امروز سنگ آنها را به سینه میزنند ، از بیابانهای عراق به کشور بی در و پیکر آلبانی منتقل شدند و از آن تاریخ به بعد بطور رسمی‌از تمامی‌اعمال نژاد پرستانه و جنگ طلبانه سران امپریالیسم بصورت چشم و گوش بسته پیروی نموده و خزعبلات آنها را در بوق و کرنا می‌نمودند ( البته همانطور که در بالا قید شد از همان بدو فعالیتشان دستشان با امپریالیسم یکی بود ) تا بتوانند مواجب خود را گرفته و چند صباحی به عمر نکبت بار خودشان اضافه کنند .
سران فرقه رجوی برای آنکه بتوانند اعمال پلید خود را آنطور که دل خوش حامیان تروریستی آنها باشد ادامه دهند، در روزهای گذشته زمانیکه ترامپ دیوانه قطعنامه کنگره در محدود کردن اختیارات رئیس جمهوری برای اقدام نظامی‌علیه کشورمان را وتو نمود ، تروریستهای رجوی افسار پاره نموده و خوشحالی خودشان از این قضیه را نشان دادند و با افتخار این موضوع را در سایتهای عقب مانده خودشان بزرگنمایی نمودند تا بتوانند ذهن عناصر مفلوک خود را بیشتر آلوده و مشغول کنند که آری تا چند روز دیگر پدرخوانده دستور حمله به ایران را صادر خواهد نمود و ما ریاست ایران را بدست خواهیم آورد که تمام این مزخرفات توهمی‌بیش نیست و نه تنها امپریالیسم بلکه هیچ کدام از متحدان آن نیز جرات دست درازی به کشورمان را نخواهند داشت و این صرفا به دلیل حمایت قاطع مردم کشورمان از حکومت حاکم می‌باشد.
سران منسوخ شده فرقه رجوی که تمام تلاش خود را بکار بسته اند تا بتوانند پایان عمر نکبت بار سیاسی و آدمکشی خودشان را به تعویق بیاندازند و در این راه برای جلوگیری از فرار عناصری که دیگر طاقت دروغهای آنها را ندرند، اقدام به یاوه گویی‌های بسیاری می‌نمایند که در همین بیماری کرونا که تمام دنیا را فرا گرفت و کشور ما نیز بی نصیب از آن نبود ، به شدت بدنبال راضی نمودن امپریالیسم می‌باشند تا بتوانند ما بقی عمر کثیفشان را در سایه آن سپری نمایند. البته آنها همیشه بعد از یک دوره کوتاه رها می‌شوند که این دوره نیز نزدیک می‌باشد و بنابراین بازهم سران مفلوک رجوی می‌مانند و تعدادی عنصر بدرد نخور که باید منتظر بمانند تا دوره بعدی آنها کی شروع شود؟!

بازدید : 1225
شنبه 19 ارديبهشت 1399 زمان : 21:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

روز و هفتۀ جهانی کار و کارگر بر این قشر زحمتکش که همواره از جان خود گذشته اند تا محور اصلی اقتصاد هر کشور به حرکت در آید، مبارک.
این روزها شاهد و بیانگر زبان کارگران شجاعی می‌باشد که با دیدن ظلم و ستم بار دیگر از جان خود گذشتند و مقابل دولتمردان زورگو مبارزه کردند. حال به یاد همه کارگران هرساله جنجال‌هایی از قبیل تحصن و تظاهرات در برخی از کشورهای غربی، عربی بر پا میشود که حامیان و سندیکاهای حقوق کارگران بیانیه و شکواییه‌هایی علیه برخورد نامناسب دولت‌ها با کارگران صادر می‌کنند.
فرقه رجوی که ید طولانی و سابقه ننگینی در فریب قشر کارگر دارد برای اینکه مورد سیبل نهادهای حقوق کارگران قرار نگیرد با فرافکنی و دجالگری منحصر به فرد ، شروع به پخش برنامه‌ها و سرودهایی در حمایت از حقوق کارگر نموده و این در حالی ست که این فرقه مخرب از مقوله کار و کارگر به نفع منافع خود استفاده و بهتر است بگوییم سوء استفاده کرده و با عنوان کاریابی در کشورهای غربی ، افراد جوان و توانا را جهت عضوگیری در تشکیلات خود فریب و در نهایت جذب مینمود.

از آنجاییکه کارگران شریف ترین طبقه اجتماع بوده و چرخش دست و بازوی آنها باعث چرخش چرخه‌های زندگی و امتداد رگه‌های حیات در مجاری، هستی و دولت‌هاست و بدور از سیاست و برای رزق و روزی و ترقی دولت و ملت تلاش می‌کنند فرقه رجوی با یک بازی سیاسی پلید و ضد انسانی و لطمه زدن به دولت مخالفش ، دست و بازوی آنها را با اسارت ذهنی و عینی یعنی عقیم نمودن خلاقیت‌ها شکسته و اهداف خود را محقق میسازد و نام مقدس مجاهد که میتوان گفت مجاهدین واقعی و فی سبیل ا… کارگر بوده به یغما برده.
هرگز فراموش نمیکنم که چگونه با موضوع کار همراه با تحصیل و پناهندگی در یک کشور توسعه یافته اروپایی و در طلایی ترین دوران زندگی ام مرا فریب دادند و جذب خود کردند و با معرفی کشورعراق به عنوان سکوی پرتاب به کشور مورد نظر و دلخواه، من را سالیان سال حبس کردند و به جای کار ، شبانه روز به صورت گروهی از من و دیگر افراد بیگاری کشیدند و در ادبیات قرون وسطایی آنها کار کردن بدون وقفه و بی استراحت یک ارزش محسوب میشد و کارها را به دو دسته سیاه و سفید تعریف و تقسیم می‌کردند و هرکسی که بدون چون و چرا و شبانه روز مشغول به کارهایی همچون خالی کردن سپتیک بود را شاخص قرار میدادند. البته هیچ تشویقی در کار نبود بلکه باید از سبد طلبکاری‌هایمان از سازمان به سبد بدهکاری‌هایمان به رهبر فرقه بیافزاییم و این بود بهترین حقوق یک کارگر در قابوس و منطق رجوی ملعون و جالب اینکه باید در حین کار لحظاتی را که ذهنت فکر خانواده و یا اینکه استراحت میرفت را دستگیر و در جمع افراد به عنوان لحظات شیطانی مطرح میکردی.

آری این نیز یکی دیگر ازحقوق یک کارگر در فرقه تروریستی و ضد حقوق بشر رجوی است که امروزه و هر سال در روز جهانی کارگر ژست حامی‌کارگران را میگیرد و شعار سر میدهد. البته زمان، این فرقه و برخورد آنها با کارگر را رسوا نمود و این رسوایی توسط افراد جداشده از این فرقه که با موضوع کار فریب و جذب شده بودند انجام شد که هم اکنون در اقسا نقاط جهان به خصوص کشورهای اروپایی زندگی میکنند و به نهادهای حقوق بشری مراجعه و افشاگری وسیعی نمودند و اینجاست که روشنفکری فرموده : زمان آبستن حادثه‌ها ست.
بیژن

بازدید : 706
شنبه 19 ارديبهشت 1399 زمان : 21:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

سال‌هاست که سقوط صدام به عنوان پدر خوانده‌ی رجوی‌ها موجب شده تا فرقه تروریستی شان به جبر زمان و به طور موقت صدور فرمان «آتش» و دستور انجام عملیات تروریستی و بمب گذاری و حرکاتی که داعش از آنها الهام گرفت را به تعویق بیاندازند.
اما کسانی که با رجوی‌ها آشنا بوده و کارشناسان امور فرقه‌ها که ماهیت آنها را می‌شناختند، بارها و بارها تاکید نمودند که ماهیت رجوی‌ها تغییری نکرده و ژست‌های امروزشان ناشی از تغییر شرایط بیرونی است و وسیله‌‌‌ای برای حفظ حیات خفیف شان می‌باشد والا آنها اگر فضای مناسب ببینند وحشی ترین تروریست‌ها خواهند بود که داعش جلویش لنگ خواهد انداخت.

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

حالا مدتی است رجوی‌ها خام خیالانه فکر می‌کنند که ترامپ و دار و دسته نژاد پرست او ، منجی آنها خواهند شد و بنابراین از روز روی کار آمدن ترامپ، با دمشان گردو شکستند و حتی بعد از شهادت سردار سلیمانی آنچنان شقی وار به وجد آمدند که رجوی از هول حلیم پس از آن که سال‌ها بزدلانه در سوراخ موش قائم شده بود، پیامی‌صوتی فرستاد و اعلام وجود کرد. اما موضوع به همین جا ختم نشده و آنها به مرور در حال بارز کردن ماهیت تروریستی خود هستند و نشان دادند که همچون ضحاک مار بر دوش به کشتار و خونریزی نیاز مبرم دارند و در غیر این صورت فرو خواهند پاشید.
برای نمونه در چند روز اخیر مواردی از درخواست‌ها و ترویج اقدامات تروریستی را توسط سخنگوی فرقه (که گفته می‌شود یکی از نام‌های مستعار رجوی است)، به نمایش گذاشتند که در زیر ملاحظه می‌کنید:

1)در تاریخ 10 اردیبهشت 1399 سخنگوی فرقه تروریستی رجوی در پیامی‌از جوانان عراقی می‌خواهد تا کسانی که به گفته او نفرات دولت ایران هستند را در همه جای عراق ترور کنند.
2)در واکنش به این فراخوان تروریستی، خبرگزاری‌های ایران خبری با این مضمون درج نمودند «سخنگوی منافقین خطاب به جوانان عراقی، آنها را به ترور کسانی که آنان را مزدور جمهوری اسلامی‌ایران نامیده فراخوانده است. این اولین بار نیست که مجاهدین مسئولان ایران و عراق را به ترور فیزیکی تهدید می‌کند. پیش از این نیز مقامات مجاهدین در چندین نوبت مسئولان کشور مان و عراق را تهدید به ترور کرده بودند. »
در تاریخ 12 اردیبهشت 1399 سخنگوی فرقه تروریستی رجوی به این خبر واکنش نشان داد و در پیامش به نکات زیر اعتراف نمود :

یکم –سخنگوی فرقه گفت : ” چندین نوبت نیست و ۴۰ سالاست و دلیل آن هم لیست ۱۷ هزار خودتان است”
منظور سخنگوی فرقه تروریستی رجوی این است که آنها ۴۰سال است برای اقدامات تروریستی فراخون می‌دهند و دلیل آن را هم با وقاحت تمام لیست ۱۷هزارشهید ترور بیان می‌کند .

دوم –سخنگوی فرقه گفت : ” مجاهدین اطلاعات خود را با انقلابیون و جوانان شورشگر عراقی و هر آن کس که برای ضمیمه کردن قاسم سلیمانی و ابراهیم رئیسی به لاجوردی و صیاد شیرازی اقدام کند به اشتراک گذاشته و می‌گذارند.”
بر اساس گفته سخنگوی فرقه و یادآوری این حقیقت که پس از تصرف موصل و بخشی‌هایی از خاک عراق توسط «داعش» ، سران فرقه تروریستی رجوی بارها و بارها در مطالب و مقالات گوناگون ، فاتحان آن روز (داعش) را «نیروهای انقلابی» می‌خواندند، بنابراین سخنگوی فرقه اعتراف می‌کند که فرقه تروریستی رجوی با داعش و دیگر تروریست‌های موجود در عراق همکاری داشته و دارد و در جنایات آنها علیه ملت عراق و کشور‌های منطقه شریک است .

همچنین منظور از کلمه «هر آن کس» در این جمله جز نیروهای تروریست آمریکایی که سردار سلیمانی را به شهادت رساندند نمی‌تواند باشد و این یعنی اعتراف به مزدوری و جاسوسی برای آمریکایی‌ها در ترور سردار سلیمانی.
فراموش نکنیم که این را سخنگوی فرقه تروریستی رجوی بیان می‌کند و دستگاه‌های تبلیغاتی فرقه اعم از تلویزیون و سایت‌هایشان هم این سخن را منعکس نمودند .
سوم –سخنگوی فرقه تروریستی رجوی خانواده‌ها ، جداشدگان ، مقامات عراقی و ایرانی را به ترور تهدید نموده و گفت: “ مجاهدین در زمانی هم که در اشرف و در عراق بودند به صراحت گفتند که از مالکی و قاسم سلیمانی تا مزدورانی که پشت سیاج اشرف بودند، همگی باید حساب پس بدهند .”
3)در تاریخ 15 اردیبهشت 1399 سران فرقه تروریستی رجوی تحت نام «سخنگوی فرقه» ، با تکیه بر خبری مبنی بر کشته شدن چند شهروند افغانی توسط نیروهای مرزی ایران که از یک سو ایران آن را تکذیب نموده و از سوی دیگر مقامات افغان هم گفته اند درباره آن تحقیق خواهند نمود و هنوز آن را تایید نکرده اند، ترویج اقدام تروریستی را به افغانستان هم گسترش داده و از قول سخنگوی خود گفتند :
“در پاسخ به کشتار افغانها باید با مهره‌ها و سرکردگان و مزدوران ایران در داخل خاک افغانستان مقابله و جبران کرد. آنها باید کیفر ببینند. به جوانان انقلابی در عراق و لبنان بپیوندید.”!!!
البته رجوی‌ها در وقاحت بی همتا هستند. آنها در حالی جوانان کشورهای منطقه را مخاطب قرار می‌دهند که :
– فرقه تروریستی شان در بین مردم ایران به عنوان سمبل جنایت و خیانت و جاسوسی شناخته شد و مورد تنفر آنان قرار دارد.
– مردم و دولت عراق هم بدلیل خیانت‌ها و جنایت این فرقه آنها را از این کشور اخراج کرده اند.
– در کل لبنان هم یک روحانی را به عنوان حامی‌خود یافته بودن که او را به ملاقات مریم قجر در پاریس هم بردند و او را بر علیه ایران و حزب الله علم کردند . اما وی هم بعد از مدتی ماهیت فرقه را شناخت و چند سال قبل به افشاگری علیه فرقه پرداخت. و بنابراین در کل لبنان حتی یک حامی‌که مطرحش کنند ندارند.
– با تروریست‌های سوریه دم خور شدند و به قول خودشان به آنها همکاری دارند اما هر که را به ملاقات مریم قجر در پاریس بردند مدتی بعد کله پا می‌شد و در کل هم ملت و دولت سوریه سرانجام بساط تروریست‌ها را در بخش اعظم خاک این کشور برچیدند و رجوی‌ها در آنجا هم بور شدند.
– حالا با وقاحت مردم و جوانان افغانستان را خطاب قرار می‌دهند !!! وضع رجوی‌ها مانند همانی است که به ده راهش نمی‌دادند اما سراغ خانه کدخدا را می‌گرفت !!!
خیانت و جنایت علیه مردم ایران ، عراق ، سوریه و لبنان کم بود، که حالا خیانت و جنایت علیه مردم افغان را به کارنامه نکبت بارشان افزودند. این البته تنها یک دلیل دارد و آن هم این است که :
ماهیت رجوی‌ها تغییر نمی‌کند و آنها تروریست هستند.

صالحی

بازدید : 1729
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 19:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

باند رجوی بعد از اینکه از تبلیغات ضد کرونائی خود برعلیه ایران چیزی بدست نیآورد و اشک‌های تمساحی اش برای مردم فایده مند نشد وخبری از کانون‌های شورشی خیالی اش نشد ، مجبور به انعکاس فتنه گری‌های وزارت خارجه‌ی آمریکا شد.
چنانکه از آن سرود‌های سرکوچه کمینه مجاهد پرکینه همم طرفی نبست، درموقعیت شکننده‌‌‌ای قرار گرفت و مجبور شد کاری کند.
از طرف دیگر، دولت فعلی آمریکا از برجام خارج شده وچون میداند که حق استفاده از بندها وتبصره‌های این توافق ندارد، ساز دیگری کوک کرده است.
چراکه در ماه شهریور تحریم تسلیحاتی ایران لغو میشود ومیباید کاری کرد وایران را ازحقوق قانونی اش محروم کرد ! .
باند رجوی درنوشته‌‌‌ای آورده است :

وزیر خارجه آمریکا در یک برنامه رادیویی تأکید کرد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد این امکان را می‌دهد که پس از انقضای تحریم تسلیحاتی این نهاد بین‌المللی از خریداری تسلیحات متعارف توسط ایران جلوگیری شود.

یعنی این فرقه‌ی مخرب نمیداند که آمریکای خارج شده از برجام حق استفاده از مفاد برجام را ندارد؟

البته که میداند ولی وقتی چاره‌‌‌ای نیست ، طرح یک ادعای توخالی بمنزله‌ی پیدا کردن کفش کهنه دربیابان را دارد!
مجاهدین رجوی میدانند که آمریکا با طرح این مسئله در شورای امنیت ، با وتوی دیگر اعضای اصلی این تشکل مواجه شده وباید شرمندگی‌های حاصله را بجان بخرد!

مایک پمپئو روز پنجشنبه ۱۱اردیبهشت درباره سررسید دوره تحریم تسلیحاتی رژیم ایران در اکتبر امسال گفت: “ا ین تاریخی است که طبق برجام تعیین شده است. اما خبر خوب این است که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل ما را قادر می‌سازد که اطمینان یابیم این امر محقق نمی‌شود“.

درسایت‌های فرقه رجوی این عناوین وتصاویر درمورد تکاپوی بی حاصل ارباب وخودش بچشم میخورد :

این مشتی از خروار است که در سایت‌های فرقه رجوی دیده می‌شود وآیا این نشان گر آلت دست وزارت آمریکا شدن نیست .

به نظرم از آن روز که این فرقه دیگر از مردم وخود قطع امید کرد، خود را به زیر مجموعه‌ی حقیر دولت آمریکا تبدیل کردتا حداقل از این طریق برای خود یک نقطه‌ی امیدی کذایی بوجود آورد تا بتواند اندک نیروهای مانده در خانه‌ی سالمندان مانز آلبانی را با این طناب پوسیده حفظ کند.
سیروس غضنفری

بازدید : 981
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 19:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

سایت ایران افشاگر در تازه ترین مطلب خود با عنوان “ تلاش اطلاعات آخوندی برای بازگشایی سیرک مزدوران ارتجاع در اشرف 3 تحت عنوان خانواده“، ترس و وحشت خود را از حضور احتمالی خانواده‌ها درمقابل مقر اشرف سه در آلبانی به نمایش گذاشت.

این سایت که بیشتر افشاگر رسوایی‌ها و خیانت‌های رجوی است با استناد به طرح درخواست شکایت مدیرعامل انجمن نجات آقای ابراهیم خدابنده به نیابت از طرف خانواده‌ها در سازمان ملل و نامه سرگشاده به نخست وزیر آلبانی چنین نتیجه گیری کرده است که انجمن نجات با بسیج خانواده‌ها وطرح درخواست ویزا برای حضور خانواده‌ها درآلبانی بدنبال این است که قضایای عراق و حضور خانواده‌ها درمقابل پادگان اشرف را این بار در مقراشرف سه در آلبانی تکرار نماید.

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

ترس و وحشت سران مجاهدین به حدی است که ناخودآگاه وبا وجود اطلاع از تبعات تبلیغی و تاثیرگذاری بخصوص روی نیروهایش بشکل بی سابقه‌‌‌ای اقدام به انتشار کامل متن نامه مدیرعامل انجمن نجات به دولت آلبانی و سازمان ملل متحدد بعنوان دو سند جداگانه، در این سایت کرده است. دست اندرکاران این سایت با انتشار خبری از حضور آقایان علیرضا نقاش زاده واسماعیل وفایغمایی و پسرش امیر که بصورت سرزده و برای دیدار با مادر وهمسرشان به آلبانی رفته بودند تلاش کردند ترس وغافل گیری خود را به طرح پیچیده وزارت اطلاعات ایران مرتبط نمایند.

در حالیکه انها مدتها واز طریق مکاتبه با دفاتر مجاهدین خواهان آن بودند که بی سروصدا از اروپا و ضمن هماهنگی با دفاتر مجاهدین جهت صرفا ملاقات به آلبانی سفری داشته باشند ولی علیرغم پیگیری‌ها، مسئولین این فرقه با یک ملاقات ساده موافقت نکرده بودند.

دررابطه با خانواده‌ها نیز از بدو ورود اعضا از عراق به آلبانی خانواده‌ها باطرح هزاران نامه وحتی مراجعه به دفاتر مجاهدین درکشورهای مختلف اروپایی تلاش نمودند موافقت سران این فرقه را برای انجام یک ملاقات در مقراشرف سه و با نظارت مسئولین مجاهدین جلب کنند ولی انها به هیچ وجه زیر بار نرفتند. سران فرقه مجاهدین که همواره پاسخ درخواست هر ملاقاتی از طرف خانواده‌ها را بافحاشی و زدن تهمت وابستگی به وزارت اطلاعات و اقدام به عملیات تروریستی می‌دادند این بار بعداز طرح بسیج پویش امضا که تا کنون به بیش از 8000 رسیده است وبطرز شگفت انگیزی تمامی‌اقشار جامعه را دربرگرفته عنان از کف داده و بطرز هیستریکی عکس العمل نشان داده است .

سران این فرقه و بخصوص شخص مریم رجوی که هنوز سوزش سیلی‌های خانواده‌ها دراشرف را برگونه‌های خود احساس میکنند از تکرار موارد مشابه آن بدجوری بخود لرزیده است . سوال اساسی از شخص مریم رجوی این است که اگر فی الواقع از اعتماد اعضا وانتخاب آزادانه آنها برای ماندن درفرقه اش اطمینان دارد به چه دلیل از حضور احتمالی خانواده‌ها درآلبانی برای دیدار با عزیزانشان وحشت دارد؟! اگر چنانچه بارها گفته حضور خانواده‌ها هیچ تاثیری برتصمیم گیری وانتخاب آنها ندارد چرا اینقدر نگران است؟ فرقه مجاهدین که بخوبی از نقش تاثیرگذار خانواده‌ها براعضا بخصوص بلحاظ تاثیرات احساسی وعاطفی آگاه است و حضور دوساله خانواده‌ها درمقابل پادگان اشرف به جدایی بیش از 2000 نفر منجر شد. حال با برچسب ناچسب تروریست و انجام اقدامات تروریستی می‌خواهد مانع از حضور خانواده‌ها شود . ولی درنهایت این حربه نخ نماشده راه به جایی نخواهد برد و در آینده نزدیک و باتلاش بی وقفه خانواده‌ها مقراشرف سه به زیر گام‌های خانواده‌ها خواهد لرزید وسران فرقه چاره‌‌‌ای جز تسلیم به خواست واراده خانواده‌ها نخواهند داشت.

اکرامی

بازدید : 1450
پنجشنبه 10 ارديبهشت 1399 زمان : 16:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید)

درحالیکه برخی از منابع از مرگ 51 نفر در کشور آلبانی خبر می‌دهند که تعدادی پزشک و پرستار هم درمیان این افراد هستند و طی روزهای اخیر 20 نفر دیگر به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستانهای تخصصی عفونی درتیرانا بستری شده اند و سایت آلبانی دیلی نیوز به نقل از پزشکان نوشته است که درپشت هرمورد ابتلا به کرونا حدود 10 تا 15 مورد کشف نشده دیگر وجود دارد. باید آمار مبتلایان به ویروس کرونا در آلبانی را 400 نفر تخمین زد. ادی راما نخست وزیر آلبانی اعلام کرد بیش از 1000 پزشک وپرستار به فراخوان وزارت بهداشت آلبانی برای پیوستن به پرسنل پزشکی داوطلب درمبارزه علیه ویروس کرونا پاسخ مثبت داده اند. ادی راما از مردم خواست آرامش خودرا حفظ کنند زیرا روزهای آینده که شیوع ویروس گسترش می‌یابد روزهای سخت تری پیش رو خواهد بود.خبرگزاری رویترز نوشت دولت یونان اعلام کرد تمامی‌راههای هوایی و زمینی و دریایی خود با آلبانی و مقدونیه شمالی را بسته است.

درچنین شرایطی و با طولانی و پرخطرشدن شیوع بیماری کرونا در کشور آلبانی رهبران مجاهدین خلق کماکان به پنهان کاری خود از چگونگی وضعیت اعضا در مقر اشرف سه ادامه می‌دهند. براساس واقعیت‌های موجود آلبانی یک کشور درحال توسعه و بسیار فقیر است که باتوجه به زیرساخت‌های ضعیف آن به سختی قادر به مقابله با اپیدمی‌وحشتناک کرونا است.
برخی از اخبار منتشر شده که هنوز صحت آن مشخص نیست از شیوع خزنده کرونا در مقر اشرف سه درمنطقه دورس حکایت دارد. این اخبار تایید نشده همچنان از عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی دولت توسط مجاهدین خبر می‌دهد. سیاست کلی مجاهدین همانند تمامی‌فرقه‌ها تمرکز بر پنهان کاری و تمرکز گرایی است. برای آنها چندان بی فایده نیست که دراین شرایط از شر تعدادی از اعضای بیمار وسالخورده که دیگر کارایی چندانی برای آنها ندارند راحت شوند.
برهمین اساس با ایجاد فضای بسته و خفقان آور مانع از درز هرگونه خبری مبنی بر ابتلا اعضا به این ویروس و یا مرگ انها به بیرون از مقر شدند . طبق خبرهای دریافتی از داخل مقر اگر چه سران فرقه مجاهدین مانع از خروج اعضا از مقر شده اند و ترددات تنها مختص به برخی از مسئولین به داخل شهر میشود ولی موادغذایی موردنیاز کماکان بوسیله کانال‌های آلبانیایی وارد مقر میشود و موادغذایی و دیگر کالاهای تدارکاتی هم چندان و با حساسیت و دقت بالا چک وضدعفونی نمیشوند. درهمین رابطه مریم رجوی ضمن یک نشست با مسئولین فرقه آنها را توجیه کرده است که تحت هیچ شرایطی نباید اخبار کرونا به بیرون درز پیدا کند و تلاش کنند اوضاع را عادی جلوه دهند. خبرهای دیگر حاکی از بستری شدن برخی از اعضا در بیمارستان و یا قرنطینه‌های یگانهاست که مسئولین فرقه مجاهدین تلاش دارند آنها را سرماخورده عادی جلوه دهند.
به هرحال روند روبه وخامت وضعیت گسترش ویروس کرونا درآلبانی بگونه‌‌‌ای است که مریم رجوی و دیگر سرکردگان فرقه قادر نخواهند بود همچنان پنهان کاری کنند! مرگ‌های اخیر اعضا که سکته از طرف مسئولین اعلام شده بروخامت اوضاع و تنگنای مجاهدین افزوده است. دیر و زود اخبار به بیرون درز پیدا خواهد کرد. بخصوص اینکه فشار و نگرانی مضاعف خانواده‌ها و طرح شکایت از دولت آلبانی و مراجعه آنها به مراکز حقوق بشر مریم رجوی را بدجوری درمخمصه قرار داده است.

اکرامی

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 6
  • باردید دیروز : 15
  • بازدید کننده دیروز : 15
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 346
  • بازدید سال : 655
  • بازدید کلی : 58709
  • کدهای اختصاصی